یک سالگی
سلام به پسر گل مامان
یازده ماه گذشت و توی ماه دوازدهمی.
راحت میتونی بشینی و سرپا وایستی،البته ایستادن رو تنها نمیتونی
ولی داریم با هم تمرین می کنیم.خیلی دوست دارم بیشتر پیشت باشم
...
خیلی دوست دارم بیشتر پیشت باشم اما به خاطر کارم نمیتونم
ولی خوشبختانه عید در پیشه و با خیال راحت میتونم پنج روز کنارت باشم
عزیز مامان این پست برات عکسای بیشتری گذاشتم
اول چند تا عکس توی مهد ازت گرفتم
دوست دارم عزیزم
1393/11/21
1393/11/21
1393/11/21
1393/11/21
عصر 22 بهمن با خاله طاهره رفتیم حرم. کلی خوش گذشت
نماز مغرب هم اونجا بودیم و یه عالمه عکس گرفتیم.
1393/11/22
شب با بابایی رفتیم قصر هدیش تو پیروزی.
خیلی خوب بود.عکسارو ببین.
می خواستی قلیونو از بابایی بگیری
1393/11/24 - ساعت 23:05
اینجا داری شبکه پویا تماشا می کنی و با اسباب بازی هات بازی میکنی
1393/11/25
1393/12/04
قربونت بشم همیشه از لباس پوشیدن بدت میاد و گریه می کردی
صبح اینقد خوابت سنگین بود که
لباس بیرون تنت کردم حتی یه کوچولو تکون نخوردی!
1393/12/05